RSS " />
خسته از حس غریبانه این تنهایی
خسته ام دیگر ازین فریاد ها خسته از دلبستگی و یاد ها خسته از این دشمنان خانگی خسته ام از گردش چرخِ فلک خسته از ایمانم و تردید و شک خسته ام دیگر ازین آوارها خسته از ظلم و بد و آزارها خسته ام از تابش مهر و قمر خسته از بی فطرتان بی هنر خسته ام، خسته ام…
از ترانه های زخمی تا سکوت عشق خسته ام از بلند آشنایی تا سقوط عشق خسته ام خسته ام از واژه ی عشق ُ جمله ی دوستت دارم خسته ام از بی همزبان مردن در این شهر پر از آدم خسته ام از دیوارهای این شهر خاطره خواندن خسته از این سال های بی خاطره ماندن خسته از تردید و باور خسته از سنگ و بلور خسته ام از زیر پای سایه ها مردن خسته ام از تیغ نور
چه امید بندم در این زندگانی
آیا در این دنیا کسی هست بفهمد
حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد
باد و بارون همنشینم
|
About
خسته ام
:: Home ::
:: Designer ::
|